وابستگی تنگاتنگ هنر امروز به صنعت رایانه، آشكارتر از آن است كه نیاز به توضیح و تفسیر باشد.همین بس كه رقابت هنری در جهان امروز بدون بهره گیری از پیشرفت های دیجیتالی ناممكن می نماید.در این خصوص كشور ما اگر چه تاكنون نوآوری در زمینه كاربرد فناوری دیجیتال در هنر نبوده، ولی در خصوص استفاده از فناوری های موجود تا حد امكان گام برداشته است و هم اكنون بسیاری از هنرهای ایران از جمله سینما و گرافیك به میزان قابل توجهی از فناوری روز دیجیتال بهره می برند.
اما در خصوص موسیقی این بهره مندی بسیار پایین است.زیرا نرم افزارها و سخت افزارهای موسیقی موجود در بازار جهان بر اساس ویژگی های موسیقی غربی طراحی و ساخته شده اند كه به جز برخی موارد مشترك و سازگار با موسیقی ایران، در دیگر موارد به كار هنرمندان موسیقی ایرانی و بطور كلی شرقی نمی آیند.
بر این اساس و نظر به نیاز روزافزون موسیقیدانان شرقی ساكن در منطقه آسیای میانه بویژه خاور میانه (ملیتهای ایرانی، عربی، تركی و ...)، طراحی و ساخت یك نرم افزار خاص موسیقی شرقی با قابلیت چند زبانه بودن به شدت احساس می شود.ما این نرم افزار را به افتخار بزرگ موسیقیدان ایران و جهان اسلام، ابونصر محمد فارابی، « نرم افزار جامع موسیقی فارابی » نام گذاری نمودیم.
چکیده ای از زندگی فارابی
ابونصر محمد بن محمد طرخان فارابی متولد سال 260 هجری قمری (873 میلادی) در روستای فاراب از منطقه خراسان بزرگ است.
با آن که پدرش فرمانده سپاه بود ولی او به شغل نظامی گری روی خوش نشان نداد و راه دیگری در پیش گرفت.
در جوانی طی سفری طولانی و پر رنج به بغداد رفت و آن جا نزد استادان بزرگ زمان، به تحصیل منطق و فلسفه یونان پرداخت و همچنین زبان عربی آموخت.
سپس به شام و حلب سفر کرد.
پس از اندک زمانی، وی که به زبان های فارسی، ترکی، عربی، سریانی و یونانی تسلط کامل داشت، در فهم فلسفه یونان به درجه ای رسید که آثار ارسطو، معلم اول را تفسیر می کرد.
به همین علت او را معلم دوم خواندند.
فارابی در آموختن دانش سختی بسیار تحمل کرد.
زندگی فقیرانه اش حتی پاسخ گوی حداقل امکان دانش اندوزی اش نبود و او ناچار بود شب ها در زیر نور چراغ پاسبانان شهر کتاب بخواند.
با این وجود، از خواندن و نوشتن باز نماند و شاگردان بسیاری پرورش داد.
او حتی پس از سال های جوانی که دیگر همانند گذشته فقیر نبود، باز همچنان ساده می زیست.
در روزگار ابونصر فارابی، بیشتر فلاسفه اسلامی با علم پزشکی نیز آشنا بودند.
فارابی نیز گر چه فیلسوف بود اما برای گذراندن زندگی به مداوای بیماران می پرداخت.
به همین جهت حتی تا روزگار ما هنوز به پزشک، حکیم نیز می گویند، در حالی که حکیم در اصل به معنی فیلسوف و اندیشه ورز است.
فارابی از کودکی عود می نواخت و آواز می خواند.
اختراع ساز قانون را نیز به او نسبت می دهند.
داستان های مختلفی از نوازندگی او در دربار سیف الدوله همدانی نقل کرده اند که بیشتر به افسانه می مانند تا واقعیت.
ولی تردیدی نیست که او در موسیقی نظری و عملی زمان خود، به درجه بالایی رسیده بود.
نیم نگاهی به کتاب موسیقی الکبیر، نشان می دهد، وی به موسیقی گستره پهناوری از ایران آن روز آشنا بوده است.
بررسی و تجزیه و تحلیل دو نمونه تنبور خراسان و بغداد که خاستگاه شان نزدیک به دو هزار کیلومتر اختلاف مسافت دارند، خود گویای این واقعیت است که فارابی چه تلاشی برای درک و فهم این ابزار و موسیقی مربوطه اش کرده است.
مطالب کتاب موسیقی الکبیر نشان می دهد او یک نوازنده یا خواننده صرف نبوده و به معنی امروزی یک موسیقی شناس کامل بوده و علاوه بر ساز عود که خود در نواختنش تبحر داشت، سازهای تنبور بغدادی، تنبور خراسانی، قانون، سرنا، انواع نی به ویژه گونه های زبانه دار و کمانچه را در کتاب منحصر به فردش مورد بررسی موشکافانه قرار داده است.
وی، علاوه بر فلسفه و منطق که موضوع بیشترین آثار باقی مانده از اوست، در همه علوم زمان خود سرآمد دیگران بود.
پزشکی را نیک می دانست اما در روزگار رفاه بدان نمی پرداخت.
ابونصر فارابی سعادت انسان را در ترک پیوندهای ظاهری و بستگی های مادی می دانست و معتقد بود که تنها کسی باید به فلسفه و علم روی آورد که از جهت اخلاقی سخت پاک و بی نیاز باشد.
وی به تربیت نفسانی خویش و شاگردانش بسیار اهمیت می داد و در زندگی شخصی به جاه و جلال و نام و شهرت بی اعتنا بود.
برخی، بی اعتنایی وی به جمع آوری تالیفات خود را، ناشی از عظمت روحی او دانسته اند.
با وجود این بیش از ۱۰۲ رساله و کتاب از او به جای مانده که هریک در نوع خود بی نظیر است.
ابوعلی سینا خود را شاگرد مکتب فارابی خوانده و گفته است که تنها از طریق مطالعه رساله های ابونصر توانسته است منظور ارسطو را از کتاب مابعدالطبعه درک کند.
در ستاره شناسی کتابی از او باقی است که بی پایه بودن پیشگویی منجمان را ثابت می کند و آن ها را بی ارزش می شمرد.
کتاب بزرگ و معتبر او در سیاست نمودار اطلاع وسیعش درباره جوامع بشری است.
مهم تر از همه کتابی است که وی درباره مدینه فاضله و شهر آرمانی فلاسفه نوشته است.
وی در این کتاب که خود به چند بخش بسیار بزرگ و مهم تقسیم شده، با پیش بینی فلسفی و عارفانه، نظریات خود را در باره جوامع انسانی بیان داشته است.
ابونصر فارابی به سال 339 هجری قمری (950 میلادی) وقتی هشتاد ساله بود، در دمشق درگذشت. هنگام مرگش بیش از تنی چند بر جنازه او حاضر نبودند، با این حال مجموعه ای گران قدر از آثار خود را به زبان عربی بر جای گذاشت.
این که فارابی تمام آثار خود را به زبان عربی نوشته، نه به خاطر علاقه وی به این زبان بلکه به خاطر جایگاه زبان عربی به عنوان یک زبان اداری، نوشتاری و علمی در ایران آن روزگار بوده است.