گاهی لازم میشود كشش زمانی یك نت به اندازهای اضافه شود كه با نشانههای موجود ممكن نباشد؛ برای مثال اگر كشش یك نت به اندازه یك سیاه و یك دولا چنگ باشد، چگونه میتوان آن را نشان داد. شكل (37) به این گونه پرسشها پاسخ میدهد.
در شكل (37) خطی كه بین نتهای همنام كشیده شده است، خط اتحاد نام دارد. یعنی نتهای مربوطه را با هم متحد میكند تا فقط به صورت یك نت طولانیتر صدا بدهند. همانطور كه در شكل (37) آمده است، خط اتحاد میتواند علاوه بر متحد كردن نتهای داخل میزان، نتهای چند میزان دیگر را نیز با هم متحد كند كه در آن صورت همه نتهای قرار گرفته در بین خط اتحاد، به صورت پیوسته اجرا میشوند. این حالت در سازهای بادی نظیر نی، سرنا، فلوت و همچنین صدای آوازی انسانی و سازهای آرشهای نظیر كمانچه، ویولون و... بیشتر به محسوس است.
اگر خطی بین دو یا چند نت غیرهمنام كشیده شود، معنی دیگری میدهد. یعنی همه آن نتها را به هم وصل میكند. به همین دلیل خط اتصال نامیده می شود، شكل (38).
خط اتصال موجود در شكل (38) به نوازنده یا مجری آهنگ نشان میدهد كه آن نتهای واقع در بین آن، باید به صورت پیوسته و بیوقفه اجرا شوند. برای درك عمیق تر مفهوم خط اتحاد و اتصال به یك مثال از ادبیات گفتاری و نوشتاری توجه كنید، شكل (39).
در عبارت نخست شكل (38) خط بین «آی» و «ی» از جنس خط اتحاد است. یعنی گوینده حرف «ی» را كشیده ادا میكند و چون هردو حرف همنام هستند، فقط زمان اجرای آن افزایش مییابد. اما در عبارت دوم خطهای زیر عبارات، از نوع اتصال هستند و به گوینده عبارت میفهمانند كه جمله «من آمدم» را با یك نفس بخواند. در این صورت معنی عبارت بسیار شفاف و روشن به شنونده منتقل میشود. اگر خط اتصال را برداریم و یا جور دیگری كلمات را به هم وصل كنیم، معنی عبارت تغییر میكند و چه بسا گاهی نامفهوم شود.