کمانچه


پیشینه و معرفی

پروفسور"آلبرلاوینیاک" Alber Lavinak در کتاب خود تحت عنوان موسیقی و موسیقیدان ها نوشته است:" ما باید سرمنشاء ویولون و آلات هم خانواده آن را که ویولون سردسته همه آنهاست در هند و در زمان "راوانا" Ravana پادشاه سیلان که در حدود 5 هزار سال قبل از میلاد مسیح می زیسته بیابیم؛ در آن زمان سازی بنام "راوناسترن" Ravanastron ابداع شده که به نظر می رسد قدیمی ترین ساز آرشه ای در جهان باشد. در آن عصر ابتدایی نظیر این ساز در دست راهبان وابسته به فرقه های بودایی بوده است. این آلت موسیقی ابتدایی شامل تمام اجزای تشکیل دهنده ویولون بوده مانند جعبه تشدید، دسته و پیچ تنظیم کننده موی آرشه و اولین نوع پیشرفته آن "امرتی"Emerti نام داشته و بعدها به "کمان آگوز "Kaman Aguz تبدیل شده است. کمان آگوزنام سازی معمول بین اعراب و ایرانی ها بوده است. اسامی سازهایی از این دست مانند "ربب"Robob ،"ربل" Robel، "ربک" Robak و"ربکیشنو" Robakishno نقصان تاریخی را جبران می کند زیرا این اسامی خود مشخص کننده ریشه خانوادگی این سازها هستند. با توجه به واژه های ربب، ربل، ربک و کمان آگوز و نیز تصریح لاوینیاک که این سازها بین اعراب و ایرانی ها معمول بوده به سادگی پی می بریم که روبب، ربل و ربک به ظن قوی همان "رباب" متداول در زبان فارسی است و کمان اگوز که به صورت کمانچه عجوز Ajuz هم ثبت شده، احتمالا کمان آگوز بوده که ترکیبی است از دو واژه فارسی . ذکر این نکته ضروری است که هم اکنون در بیشتر کشورهای عربی نام ویولون را "کمنجه" Kamanjeh گذاشته اند. به طوری که لاوینیاک می نویسد این دسته از سازها یعنی کمان اگوز(کمانچه)، ربب، ربل و ربک در قرون وسطی از کشورهای عربی به اروپا راه پیدا می کند و پس از مدتی اروپائی ها تحت تاثیر این آلات موسیقی سازهایی به نام "وی یِل" Viol ،"وی یُلا" Viola و نوع کامل آن را به نام ویولون Violin ساختند. کمانچه در دایره المعارف فارسی این گونه معرفی می شود: "از سازهای زهی قدیم ایران و در واقع نوع تکامل یافته رباب است." روح الله خالقی نیز در کتاب سرگذشت موسیقی ایران، کمانچه را تکامل یافته رباب می داند. این که آیا پیش از اسلام هم در ایران رواج داشته یا نه، تا کنون سندی بدست نیامده است.

در نواحی استان بلوچستان ایران، سازی شبیه به آن وجود دارد که در آن جا "سرود" Sorud نامیده ولی در خارج از بلوچستان به قژک Qajak یا قیچک Qichak شناخته می شود. تعداد سیم های سرود از کمانچه بیشتر است.

قدیمی ترین نشانه های ساز کمانچه در ایران، مربوط به قرن چهارم هجری (950 میلادی) است که در نقاشی های کتاب موسیقی الکبیر ابونصر فارابی می توان یافت. وی در کتاب خود از این ساز که فقط دو سیم داشته است، با عنوان رباب نام می برد و حتی وجود رباب تک سیمی را هم ناممکن نمی داند. رباب در واقع نام عربی کمانچه است و همچنان شکل ساده ای از آن با همین نام در بین نوازندگان سنتی عرب همچنان نواخته می شود. ترک زبانان به آن "ایکلیگ" Iklig می گویند و در ترکمنستان این ساز را با نام "قیچک" یا "قژک" می شناسند. کمانچه علاوه بر ایران در فرهنگ های چینی و آسیای جنوب شرقی با نام های مختلف وجود دارد. در موسیقی سنتی چین آن را با نام "ارهو" Erhu می شناسند. این ساز در هند، عراق، آذربایجان، گرجستان، داغستان و ارمنستان نیز نواخته می شود.

کمانچه در دوره صفویه یکی از سازهای اصلی موسیقی شهری ایران بوده است. یکی از نقاشی های عمارت چهلستون اصفهان مربوط به مجلس بزم شاه عباس، نوازنده کمانچه ای را در کنار سازهایی مثل نی، قانون، دف و نوعی ساز مضرابی شبیه به تار نشان می دهد.

کمانچه در دربار قاجار نیز یکی از سازهای اصلی به حساب می آمد. علاوه بر این، از گذشته های دور و نزدیک شکل های گوناگون این ساز تقریباً در همه فرهنگ های بومی ایران یافت می شود. از جمله می توان به انواع کمانچه های ترکمنی، مازندرانی، آذربایجانی، لری، کرمانجی و بختیاری اشاره کرد. نخستین صدای ضبط شده کمانچه در اوایل قرن بیستم میلادی انجام شد که شاخص ترین نمونه های صوتی آن دوران، صدای کمانچه صفدر خان، باقر خان رامشگر و حسین خان اسماعیل زاده است.


نمونه 1: دو نمای کمانچه

نمونه 1: دو نمای کمانچه

نمونه 2: سرود، ساز آرشه ای بلوچستان

نمونه 2: سرود، ساز آرشه ای بلوچستان

نمونه 3: عکس کمانچه از کتاب موسیقی الکبیر فارابی

نمونه 3: عکس کمانچه از کتاب موسیقی الکبیر فارابی

نمونه 4: نوازنده کمانچه در مجلس بزم شاه عباس صفوی

نمونه 4: نوازنده کمانچه در مجلس بزم شاه عباس صفوی

ساختمان ساز

کمانچه یکی از سازهای زهی آرشه ای است که در حال حاضر چهار سیم دارد. تا اوایل قرن 14 خورشیدی (1900 میلادی) کمانچه دارای سه سیم بود. پس از ورود ویولون به ایران، با تأثیر گرفتن از الگوی آن، کمانچه های چهار سیم شکل گرفتند. البته پیش از این رویداد، کمانچه های شش سیم نیز کم و بیش در ایران رایج بودند ولی کم کم به فراموشی سپرده شدند. هم اینک فقط در نواحی مازندران واقع در شمال ایران می توان نوعی از کمانچه شش سیم را پیدا کرد.

کاسه تشدید این ساز با شکل کروی به دو روش ساخته می شود. روش قدیمی که به یک تکه معروف است و از تنه درخت به صورت یک پارچه تراشیده و سپس درون آن خالی می گردد. وزن این نوع کاسه ها کمی سنگین است و چرخش کمانچه را تا حدی مشکل می کند. در نتیجه صدای آن ‌ها زیاد مطلوب نیست. در فرهنگ های مختلف از جمله آسیای جنوب شرقی کاسه تشدید این ساز گاه از فلز، نارگیل و کدو ساخته می شود.

اما در روش جدید با استفاده از ترکه های خم خورده و چسباندن آن ها در کنار هم، کاسه کروی شکل کمانچه ساخته می شود. چوب مورد استفاده معمولاً از درخت توت و گاه از درختان دیگر نظیر گردو، کاج و افراست. این نوع کمانچه‌ها معمولاً خوش صداتر هستند و چون کاسه سبکی دارند، نوازندگی شان راحت تر است.

نوع دیگری از کمانچه با کاسه ای مخروطی شکل وجود دارد که نمونه های آن را عموماً در موسیقی های بومی ایران می توان یافت. این سازها به کمانچه های پشت باز معروف اند و بیشتر درغرب ایران در استان های لرستان و چهارمحال و بختیاری نواخته می شوند. کمانچه های پشت باز که به کمانچه لری شهرت دارند، دارای صدایی پر قدرت اند و چون کاسه ای سبک دارند، اجرای قطعاتی که نیاز به چرخیدن سریع کمانچه دارد، بر روی این سازها آسان تر است. کمانچه های لری تا اوایل قرن حاضر، سه سیم بودند ولی کم کم به چهارسیم تبدیل شدند.

قطر کاسه کمانچه رایج در موسیقی شهری ایران حدود 20 سانتی متر است. ولی نمونه های رایج در موسیقی های بومی اندازه های مختلفی دارند که کوچک ترین آن را در کمانچه ترکمنی می توان مشاهده کرد.

دسته کمانچه با استفاده از چوب گردو به صورت یک پارچه ساخته می شود. طول آن حدود 31 سانتی متر، قطر آن در محل شیطانک 35 میلی متر و در محل اتصال به کاسه 30 میلی متر است. بر روی دهانه کمانچه پوست کشیده می شود و این پوست معمولا پوست دل گاو، پوست ماهی، پوست بز، آهو و غیره می تواند باشد. در ترکمن صحرا از پوست نوعی سگ ماهی استفاده می کنند تا رطوبت محیط را جذب کند و تغییر صدا کمتر شود. اما در مناطق خشک، پوست قلب شتر می کشند که معمولا رطوبت کمتری را جذب می کند.

خرک واسطه ای از جنس چوب است که بین پوست و سیم ها قرار می گیرد و صدای حاصل از سیم ها را به داخل کاسه هدایت می کند تا در آن تشدید شوند. سیم ها با فشار خرک را به پوست می چسبانند. کمانچه به وسیله یک پایه که در قسمت سیم گیر به کاسه وصل شده است، روی پای نوازنده، روی صندلی و یا روی زمین قرار می گیرد.

همه کمانچه های امروزی چهار سیم دارند و در نتیجه چهار گوشی در انتهای دسته بر سر پنجه قرار می‌گیرد. سیم های این ساز از یک سو به سیم گیر وصل می شوند و از سوی دیگر در سر پنجه با چهار عدد گوشی مهار می گردند. کوک کردن ساز با همین گوشی های انجام می گیرد. سیم های ساز با کوک های مختلفی به صدا در می آیند. ولی رایج ترین آن ها سه کوک هستند که در شکل های 15 و 16 و 17 دیده می شوند.

کمانچه با وسیله ای به نام کمان نواخته می شود که امروزه به آن آرشه می گویند. طول آرشه حدود 60 سانتی متر است و با استفاده از یک چوب نازک با قطر متغیر 6 تا 4 میلی متر و موی دم اسب ساخته می شود. موی آرشه کمانچه بر خلاف سازهای زهی غربی بر روی چوب محکم کشیده نمی شود، بلکه نوازنده به تناسب آهنگ، هنگام نوازندگی، فشار آن بر روی سیم را تغییر می دهد. عوامل موثر در کیفیت صدای کمانچه عبارتند از: جنس چوب، ضخامت در نقاط مختلف کاسه، شکل کاسه، اندازه کاسه، چگونگی سطح کاسه از نظر تراش، نوع و ضخامت پوست، جنس، شکل، اندازه و محل قرار گرفتن خرک، شکل شیطانک، جنس سیم ها و زاویه اتصال دسته به کاسه.


 نمونه 1: کمانچه سه سیم

نمونه 1: کمانچه سه سیم

نمونه 2: نمایی از کاسه های یک پارچه

نمونه 2: نمایی از کاسه های یک پارچه

نمونه 3: ترکه های نازک در کنار هم کاسه کمانچه را شکل می دهند

نمونه 3: ترکه های نازک در کنار هم کاسه کمانچه را شکل می دهند

نمونه 4: نمای روبرو از کاسه ترکه ای

نمونه 4: نمای روبرو از کاسه ترکه ای

نمونه 5: نمای جانبی از کاسه ترکه ای

نمونه 5: نمای جانبی از کاسه ترکه ای

نمونه 6: اتصال کاسه به دسته

نمونه 6: اتصال کاسه به دسته

نمونه 7: نمای جانبی از کمانچه کامل

نمونه 7: نمای جانبی از کمانچه کامل

نمونه 8: نمای روبرو از کمانچه کامل

نمونه 8: نمای روبرو از کمانچه کامل

نمونه 9: نمای پشت از کمانچه کامل

نمونه 9: نمای پشت از کمانچه کامل

نمونه 10: کمانچه پشت باز معروف به لری

نمونه 10: کمانچه پشت باز معروف به لری

نمونه 11: انواع کمانچه

نمونه 11: انواع کمانچه

نمونه 12: کمانچه ترکمنی کاسه ای کوچک دارد

نمونه 12: کمانچه ترکمنی کاسه ای کوچک دارد

نمونه 13: سر پنجه کمانچه

نمونه 13: سر پنجه کمانچه

نمونه 14: نمای نزدیک از کاسه کمانچه

نمونه 14: نمای نزدیک از کاسه کمانچه

نمونه 15: کوک سیم ها با فاصله چهارم

نمونه 15: کوک سیم ها با فاصله چهارم

نمونه 16: کوک سیم ها با فاصه پنجم

نمونه 16: کوک سیم ها با فاصه پنجم

نمونه 17: کوک رایجی که بیشتر از سایر کوک ها استفاده می شود

نمونه 17: کوک رایجی که بیشتر از سایر کوک ها استفاده می شود

نوازندگان و شیوه های نوازندگی

قدیمی ترین نوازنده کمانچه فردی به نام خوشنواز است که گوبینو جهانگرد فرانسوی، نوازندگی اش را به همراه تار آقا علی اکبر فراهانی در حدود سال 1235 خورشیدی (1856 میلادی) دیده است. پس از او می توان به نام های حسن خان و موسی کاشی اشاره کرد. اما تنها نمونه های ضبط شده از نوازندگان قدیمی منحصر به نواخته های باقرخان رامشگر، حسین خان اسماعیل زاده و صفدر خان است. کمانچه در آغاز قرن 14 خورشیدی به دلیل ورود ویولون به ایران به مدت دست کم ده سال از صحنه موسیقی هنری غایب بود ولی در انواع موسیقی های مطربی شهری و همچنین موسیقی های بومی از جمله آذربایجان، شمال خراسان و لرستان حضوری پر رنگ داشت. با آغاز به کار رادیو ایران در سال 1319 خورشیدی (1940 میلادی) همراه با سایر سازهای ایرانی، کم کم پای کمانچه نیز به میان آمد. علی اصغر بهاری تنها کسی بود که با تشویق روح الله خالقی صدای کمانچه به شیوه موسیقی دستگاهی را بار دیگر به گوش مردم رساند. بهاری بعدها با تربیت شاگردانی زبده، عملاً تنها حلقه رابط دو نسل کمانچه نوازی ایران گردید. در دوران رکود ساز کمانچه، علاوه بر علی اصغر بهاری، رحمت الله بدیعی کمانچه می نواخت. وی در اصل ویولون نواز بود که بنا به نیاز گروه فرامرز پایور، گاهی کمانچه به دست می گرفت. او برای نخستین بار، با استفاده از تکنیک انگشت گذاری انگشت سوم، صداهای بسیار زیر از کمانچه تولید کرد. مهم ترین کمانچه نوازان عصر حاضر عملاً شاگردان مستقیم و غیر مستقیم علی اصغر بهاری هستند که از میان شاخص ترین ایشان می توان به نام های داوود گنجه ای، محمد مقدسی، علی اکبر شکارچی، مهدی آذرسینا، درویش رضا منظمی، هادی منتظری، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار و کیهان کلهر اشاره کرد. علاوه بر این ها، برخی ویولون نوازان دوران رادیو (1320-1350) نیز به ضرورت، کمانچه را به عنوان ساز دوم می نواختند، افرادی مانند رحمت الله بدیعی، کامران داروغه و مجتبی میرزاده. تنبک رایج ترین ساز کوبه ای برای همراهی با کمانچه است. گر چه در دوره اخیر گاهی با دف و دهل نیز نمونه هایی از همنوازی با کمانچه را می توان شنید. در منطقه آذربایجان ساز همراه کمانچه، قاوال (دایره آذری) و قوشا نقاره است. شیوه به دست گرفتن کمانچه در یکصد سال اخیر تفاوت آشکاری داشته است. نوازندگان قدیمی، ساز را همواره در کنار خود می گرفتند و تعویض سیم با چرخش ساز انجام می شد. در روش سنتی، دست چپ کاملاً دسته ساز را در بر می گرفت ولی امروزه تغییرات قابل ملاحظه ای در شیوه نواختن به وجود آمده است. اول این که دست چپ، روی دسته ساز آزادانه حرکت می کند و آن را در بر نمی گیرد. در نتیجه سرعت پنجه نوازندگان به مقدار محسوسی افزایش یافته است. همچنین ساز، روبروی بدن نوازنده قرار می گیرد و مانند گذشته در کنار او نیست که البته این موضوع فقط یک تغییر ظاهری است و تأثیری در صدا دهی ساز ندارد. دیگر این که برخی نوازندگان قدیمی، پایه ساز را روی زانوی خود قرار می دهند و برخی دیگر آن را بر زمین می گذارند. معمولاً نوازندگان جدید ترجیح می دهند پایه ساز روی زمین و یا گوشه صندلی شان قرار گیرد. این تفاوت ها فقط سلیقه نوازندگان را نشان می دهد و در عمل چندان فرقی نمی کند که ساز در چه موقعیتی نواخته شود. نوازندگی این ساز در دوره جدید با تغییراتی همراه بوده است که می توان به افزایش حرکت های سرعتی (پاساژ)، نواختن صداهای بسیار زیر و ایجاد صداهای مقطع (استاکاتو) با بهره گیری از تکنیک پیتزیکاتوی ویولون، اجرای ترمولو و تریل اشاره کرد. نوازندگان نوپرداز ضمن توجه به شیوه های نوازندگی قدیمی، برخی تکنیک های مورد استفاده در کمانچه نوازی مکتب موسیقی آذربایجان و همچنین استفاده از برخی فنون ویولون نوازی را در این ساز به کار برده اند. صدای کمانچه در چارچوب سنتی خود همواره دارای صداهای اضافی است که گاهی از آن به عنوان خش یاد می شود. این صدا جزو ذات کمانچه نوازی ایرانی است و در واقع بخشی از شخصیت صدایی این ساز را تشکیل می دهد. برخی از نوازندگان دوره جدید صدایی بدون خش را دنبال کرده اند. این نوع صدا برای برخی مخاطبان جالب تر است.تا چند دهه پیش وسعت صدای کمانچه در گستره سنتی خود بود و صداهای خیلی زیر از آن کمتر شنیده می شد. اما با روی آوری برخی نوازندگان پیشرو، اینک گستره صدای بیشتری از این ساز شنیده می شود. برای نمونه ایجاد صداهای بسیار زیر با استفاده از انگشت گذاری موقعیت سوم که پیش از این رحمت الله بدیعی تجربه کرده بود، توسط اردشیر کامکار با پیگیری بیشتری ادامه یافت. این تکنیک در عمل خیلی دشوار می نماید و کمتر نوازنده ای می تواند صداهای دقیق و ژوستی را به گوش مخاطب برساند. اجرای پاساژهای سرعتی در کمانچه نوازی سنتی چندان معمول نیست ولی چنین امکانی با تلاش برخی نوازندگان معاصر رونق یافته است. اجرای این پاساژها به ساز کمانچه جلوه دیگری داده اند که گاه در تکنوازی و یا گروه نوازی، توجه مخاطب را به خود جلب می کند. این ساز در دوره ای با کمبود شدید نوازنده مواجه بود ولی امروزه با گسترش آموزش آن و همچنین افزایش جذابیت ساز توسط نوازندگان برجسته، در میان جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده است و هم اکنون تعداد نوازندگان حرفه ای آن ده ها برابر دوران رکود کمانچه هستند که می توان به نام های شهرام صارمی، رضا آبایی، مینو افتاده، سینا جهان آبادی، سامر حبیبی، شروین مهاجر، فرهاد عندلیبی، سهراب پورناظری، آرش کامور، مهدی باقری، بهزاد میرلو، احسان ذبیحی فر، نوید دهقان، سعید کامجو، سهیل صادقی، مسلم علی پور، بابک شهرکی، نوید مصطفی پور، علیرضا مهدی زاده، شیما بلوکی فر، پریسا کاشفی، نگار خارکن، نیوشا بریمانی، المیرا مردانه، آساره شکارچی، هومان رومی، صبا علیزاده، شهرام منظمی، روزبه اسدیان، کاوه معتمدیان، لعیا اعتمادی و ... اشاره کرد.


نمونه 1: باقرخان رامشگر

نمونه 1: باقرخان رامشگر

نمونه 3: حسین خان اسماعیل زاده

نمونه 3: حسین خان اسماعیل زاده

نمونه 5: حسین یاحقی، آهنگساز و نوازنده ویولون و کمانچه

نمونه 5: حسین یاحقی، آهنگساز و نوازنده ویولون و کمانچه

نمونه 6: علی اصغر بهاری

نمونه 6: علی اصغر بهاری

نمونه 8: رحمت الله بدیعی

نمونه 8: رحمت الله بدیعی

نمونه 10: داود گنجه ای

نمونه 10: داود گنجه ای

نمونه 12: محمد مقدسی

نمونه 12: محمد مقدسی

 نمونه 14: مهدی آذرسینا

نمونه 14: مهدی آذرسینا

نمونه 16: علی اکبر شکارچی

نمونه 16: علی اکبر شکارچی

 نمونه 18: نحوه دست گرفتن ساز در دوره قدیم و جدید

نمونه 18: نحوه دست گرفتن ساز در دوره قدیم و جدید

 نمونه 19: درویش رضا منظمی

نمونه 19: درویش رضا منظمی

نمونه 22: سعید فرجپوری

نمونه 22: سعید فرجپوری

نمونه 24: اردشیر کامکار

نمونه 24: اردشیر کامکار

نمونه 26: کیهان کلهر

نمونه 26: کیهان کلهر

سازهای هم خانواده

در چند دهه اخیر، سازهای جدیدی با بهره گیری از سازهای زهی غربی ساخته شده اند که کم کم جای خود را در موسیقی شهری ایران باز کرده اند. از جمله می توان به ساخت انواع کمانچه آلتو و کمانچه باس اشاره کرد که همگی صدایی بم تر از کمانچه معمولی دارند. کمانچه آلتو دو و نیم پرده و کمانچه باس یک هنگام کامل (Octave) بم تر از کمانچه معمولی صدا می دهند.

کمانچه باس از ابداعات سازنده مبتکر سازهای ایران، ابراهیم قنبری مهر است که هنوز مراحل تجربی خود را پشت سر می گذارند و چندان فراگیر نشده است. شیوه نواختن آن نه مانند کمانچه معمولی که مانند ویولونسل می باشد.

یکی از سازندگان مبتکر نیز الگوهای مختلفی بر اساس کمانچه ساخته و برای هر یک، نام خاصی نهاده است. رضا ژاله یکی از این تجربه هایش را به نام خود یعنی ساز "ژاله" نامگذاری کرده و نمونه آلتوی آن و همچنین ساز دیگری برگرفته از کمانچه با نام "دلربا" ساخته است.


نمونه 1: کمانچه آلتو

نمونه 1: کمانچه آلتو

نمونه 3: ابراهیم قنبری مهر با کمانچه باس

نمونه 3: ابراهیم قنبری مهر با کمانچه باس

نمونه 5: رضا ژاله سازنده سازهای ابداعی با الگو برداری از کمانچه

نمونه 5: رضا ژاله سازنده سازهای ابداعی با الگو برداری از کمانچه

نمونه 6: آلتو ساخته رضا ژاله

نمونه 6: آلتو ساخته رضا ژاله

نمونه 7: دلربا سازی برگرفته از کمانچه ساخته شده توسط رضا ژاله

نمونه 7: دلربا سازی برگرفته از کمانچه ساخته شده توسط رضا ژاله

تجربه های نوین

در حال حاضر کمانچه ساز بسیار مهمی در گروه نوازی ایرانی به حساب می آید. چنان که بدون آن ارائه یک کار پر حجم و جذاب بسیار دشوار است. صدای این ساز جلوه بسیار درخشانی به کار گروه نوازی می دهد و اگر نوازنده آن قوی باشد، به تنهایی می تواند با چندین ساز مضرابی ایران نظیر تار و سنتور برابری کند. می گویند اگر بخش کمانچه در یک کار گروهی به خوبی اجرا شود، کل کار قابل قبول خواهد بود. دو نوازی کمانچه با تأثیر پذیری از الگوی دوئت موسیقی غربی نیز از دیگر تجربه های نوین کمانچه نوازی معاصر است. غالباً یک کمانچه معمولی با همراهی یک کمانچه آلتو، دو خط ملودی مستقل و در عین حال مرتبط با هم را می نوازند. گاهی نیز هر دو ساز از نوع کمانچه معمولی انتخاب می شود که نوازندگان سعی می کنند به محدوده صوتی هم نزدیک نشوند و هر کدام ملودی متفاوتی را بنوازند.


نمونه 1: محمد علی کیانی نژاد، آهنگساز

نمونه 1: محمد علی کیانی نژاد، آهنگساز

نمونه 4: اردشیر کامکار، نوازنده کمانچه

نمونه 4: اردشیر کامکار، نوازنده کمانچه